گفتوگو با شاعری که حاج قاسم با غزلش گریست/چرا سردار سلیمانی اجازه نداد این فیلم منتشر شود؟
تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۴۶۲۲۵
این روزها کلیپی از سپهبد شهید، عزیزِ دل ایران زمین و تمام مستضعفان جهان حاج قاسم سلیمانی در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است.
به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، این روزها کلیپی از سپهبد شهید، عزیزِ دل ایران زمین و تمام مستضعفان جهان حاج قاسم سلیمانی در فضای مجازی در حال دست به دست شدن است.
شهید قاسم سلیمانی در این کلیپ با بیان دلنشین و چشمانی اشک بار شعر پر مغز، شیوا و بلند بالایی را در جمع خانوادههای معزز و مکرم شهدای مدافع حرم زمزمه میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سراینده این شعر حجتالاسلام سید محمد مهدی شفیعی، شاعری جوان، باکمال، خوش ذوق، محجوب و اهل اهواز است و اکنون در قم و در جوار کریمه اهلبیت(ع) مشغول تفقه در دین است.
اکنون به بهانهی کلیپ منتشر شده و رزقی که سردار عزیز ما حاج قاسم سلیمانی برای ما رقم زده، با حجتالاسلام سید محمد مهدی شفیعی به گفتوگو میپردازیم.
متن این گفتوگوی تفصیلی به شرح زیر است:
فارس: شعر شما بسیار مورد اقبال قرار گرفته است. داستان سرودن این شعر را برای ما بیان کنید؟
شفیعی: زمستان سال 94 یکی از دوستان مدافع حرم خوزستانی با بنده تماس گرفت و خبر داد که قرار است مراسم کوچکی با حضور تعدادی از خانوادههای شهدای مدافع حرم برگزار و از این عزیزان تجلیل شود.
این دوست عزیز از من نیز دعوت کرد تا در این برنامه شعری بخوانم. من هم با کمال میل و عشق پذیرفتم. برنامه صبح جمعه بود و من شب جمعه با خود فکر میکردم که باید چه شعری را بخوانم.
البته شعر با موضوع مقاومت و شهدا زیاد داشتم اما احساس میکردم باید شعر دیگری بنویسم تا در خور نام و جایگاه خانواده شهدای مدافع حرم به خصوص مادران محترم این شهدا باشد.
تصمیم گرفتم همان شب شعری برای برنامه تجلیل از خانوادههای شهدای مدافع حرم بنویسم اما هر مقدار که طبعم را به کار میگرفتم و تلاش میکردم، نتوانستم چیزی را بنویسم.
آن شب بدون نتیجه پایان یافت و فردا یعنی جمعه ساعت 10 صبح به شهدایی که برنامه به نام آنها مزین شده بود، توسل کردم. دو سه بیت از این غزل مدنظر را نوشتم و چون وقت کم بود و باید خود را به مراسم میرساندم، سوار ماشین شدم و به راه افتادم.
پشت فرمان ماشین و در حین رانندگی و رفتن به محل برنامه باقی این غزل را نوشتم. در این حین بیت را میگفتم و با موبایل ضبط میکردم و هنگام رسیدن به برنامه ابیات گفته شده را بر روی برگه پیاده کردم و این غزل معروف متولد شد.
فارس: شما این شعر را در محضر رهبر معظم انقلاب خواندید که با تحسینهای مکرر ایشان همراه بود. از آن جلسه برای ما صحبت کنید.
شفیعی: شعرخوانی در محضر مبارک رهبر انقلاب ویژگیهای خاص و بینظیری دارد، برای شاعران جوان در آن جلسه میدان خوف و رجا است و بنده هم از این قاعده مستثنی نبودم و برای اولین بار بود که در محضر ایشان قرار بود شعر بخوانم.
در آن جلسه اضطراب شدیدی داشتم و از طرفی شوق نیز داشتم و امیدوار بودم در محضر کسی شعر میخوانم که خودش ادیب و سخنشناس بزرگیاست.
من قبل از آغاز جلسه و شعرخوانی شاعران استرس زیادی داشتم اما به محض شروع شعرخوانی و با دریافت اولین تصدیقها و تاییدها از طرف آقا، تمام فشاری که رویم بود برطرف شد.
فارس: اطلاع دارید که کلیپی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در هنگام زمزمه کردن شعر شما در فضای مجازی منتشر شده است. برای ما از حس و حالتان در این زمینه صحبت کنید.
شفیعی: در سال 96 یکی از دوستانم در کرمان تماس گرفت و به بنده گفت که خبر داری سردار سلیمانی شعرت را خوانده است، بنده گفتم خیر نمیدانم. این دوست عزیز اضافه کرد که بله حاج قاسم شعر شما را خوانده و البته خود حاج قاسم هم نخواسته که رسانهای شود به این دلیل که وقت شعر خواندن اشک ریخته است.
این دوست به من وعده داد که فیلم این برنامه را از دستاندرکاران بگیرد که طبیعتا بهخاطر مواردی که عرض کردم نتوانست. بنابراین من خبر داشتم که شعرم را ایشان خواندهاند، اما فیلم یا صوتی از آن جلسه نداشتم.
فارس: به نظر شما این شعر چه خاصیت ویژه و ممتازی داشت که هم رهبر معظم انقلاب و هم سردار شهید قاسم سلیمانی بر آن تاکید و تحسین داشتند؟
شفیعی: همه اتفاقات و تحسینهایی که برای این شعر پدید آمده همه از الطاف الهی و عنایت شهدا بوده است. اما به نظر بنده این شعر یک ویژگی خاصی نسبت به دیگر اشعار دارد.
ما در شعرهایی که برای مقاومت و شهدا سروده شده است، غالبا وجه عاطفی را بیشتر از سایر وجوه شعری میبینیم. اما به ابعاد اعتقادی و نوع تفکر ما در حوزه دفاع و مقاومت و جهانبینی فکری کمتر توجه میشود.
سال 95 هم که من این شعر را در دیدار شاعران با رهبر انقلاب قرائت کردم هم ایشان در صحبتهای انتهای جلسه اشارهای به این شعر داشتند و بیان کردند که چرا وزارت ارشاد، صدا و سیما و سایر نهادهای فرهنگی به چنین اشعاری کمتر توجه میکنند.
فارس: واکنشهای مردم و جوانان به این شعر شما چه بود؟
شفیعی: بعد از شعرخوانی در محضر رهبر معظم انقلاب واکنشهای بسیار خوب و جالبی را از سوی مردم دریافت کردم. وقتی که در حرمهای مطهر یا مساجد و حسینیهها، یا قبل از برنامههای شعرخوانی حضور پیدا میکردم با واکنش مردم به این شعر مواجه میشدم که بعضی از بازخوردها بسیار خوشحالکننده بود و مرا سر ذوق میآورد، بعضی از آنها هم بسیار متاثرکننده بود.
فارس: خاطره جالبی از این واکنشهای مردمی دارید؟
شفیعی: بله. بعد از یکی از جلسات شعرخوانی، جوانی جلو آمد و همانطور که به خاطر شعرم از من تشکر میکرد، به پهنای صورت اشک میریخت و میگفت: «من بهخاطر این شعر خیلی برای شما دعا کردهام. من در عملیات شکست حصر الزهرا(س) حضور داشتهام و تعدادی از دوستانم در این عملیات شهید شدهاند. با همه سختیها و شهدای عزیزی که در این عملیات به شهادت نائل شدند، حرفی از این عملیات مهم و کلیدی در رسانهها زده نشد. وقتی اسم آن عملیات را در شعرت شنیدم و بعد هم در پرداختن رسانهها به این شعر را دیدم، احساس کردم غربت این عملیات و شهدای والامقام آن تا حدودی برطرف شد و برایت خیلی دعا کردم.»
این اتفاق باعث خوشحالی من شد و هیچ چیز برای من خوشایندتر از این نیست که مدافعان حرم از من راضی و خوشحال باشند و دعایم کنند.
فارس: حرف پایانی؟
شفیعی: امیدوارم خدای متعال همه مردم به ویژه هنرمندان را در قدردانی از شهدا و خانواده معزز و مکرم آنها موفق کند و همچنین امیدوارم خدای متعال شهدای عزیز را شفیع و دستگیر ما در آخرت قرار دهد.
متن شعر:
کوه باشی سیل یا باران، چه فرقی می کند
سرو باشی باد یا طوفان، چه فرقی می کند
مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام با ایران چه فرقی می کند
قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می کند
مرز ما عشق است هرجا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزه، حلب، تهران چه فرقی می کند
هرکه را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می کند
شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی
لحظه آغاز با پایان چه فرقی می کند
گفت و گو از محسن یوسفی
انتهای پیام/72033
منبع: فارس
کلیدواژه: شعر شهید قاسم سلیمانی فضای مجازی حاج قاسم سلیمانی قاسم سلیمانی شهدای مدافع حرم چه فرقی برای ما شعر شما آن جلسه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۴۶۲۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است
ایسنا/لرستان یک نویسنده و پژوهشگر معتقد است: جایگاه میرنوروز از نگاه ملی مغفول مانده است.
محمدجعفر محمدزاده امروز (۱۵ اردیبهشت ماه) در دومین نشست ایوار درباره شعر میرنوروز که در محل دانشنامه مطبوعات ایران برگزار شد، بیان کرد: بازخوانی اشعار عرفانی و تعلیمی میرنوروز نشان میدهد جایگاه این شاعر مهم عصر صفوی در گنجینه شعر فارسی مغفول مانده است. شاعرانی مانند میرنوروز را باید از نگاه ملی ارزیابی کرد و بررسی آثار او باید مقوم هویت ملی ما در چارچوب ایران فرهنگی باشد.
رئیس دانشنامه مطبوعات ایران ادامه داد: اگرچه وجه غالب اشعار میرنوروز سبک هندی بوده، اما تاثیرپذیری او از شاعران سبک عراقی و آثار شاعرانی مانند نظامی مشهود است.
نویسنده کتاب «بیداری در باغ مومیایی» افزود: همانطور که امروزه بیش از ۴۰۰۰ رباعی الحاقی و منسوب به خیام وجود دارد، به دلیل تفوق وجه شاعرانگی و تاثیرگذاری میرنوروز بر ادبیات منطقه، اشعار فراوانی به این شاعر شیفته منسوب شده است که باید با نگاه علمی سره را از ناسره شناسایی کرد.
شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است
علیاکبر شکارچی، موسیقیدان و فرهنگپژوه نیز در این نشست گفت: میرنوروز شاعری وارسته و آزاده بود که شعرش آمیخته با عشق و هنر است، گویی دست او در جیب خدا بوده است. شعر میرنوروز آمیخته با مضامین قرآنی است و تا شاعری درونش پالایش نشده باشد اشعار پرشور دینی نمیتواند از درون او بجوشد.
مولف کتاب «بیست ترانه کهن لری» تاکید کرد: اینکه تمنیات در کنار الهیات در شعر میرنوروز وجود دارد طبیعی و برخاسته از حقیقت روح انسان است. توجه به تمایلات نفسانی و ابعاد جسمانی بخشی از وجود آدمی است و دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.
خالق «کوهسار» و «بهارباد» با بیان خاطراتی از شکلگیری گروه چاووش در کنار اساتیدی مانند حسین علیزاده و زندهیادان هوشنگ ابتهاج، محمدرضا لطفی و پرویز مشکاتیان، افزود: ملودیهای لری برخاسته از زندگی و طبیعت است و شعر میرنوروز نقش مهمی در بالندگی موسیقی لری داشته است.
«میرنوروز» شاعری است که باید از نو شناخت
کرم علیرضایی، نویسنده کتاب «میرنوروز، شاعر ناشناخته» نیز در دومین نشست ایوار، با اشاره به اینکه نگاه به میرنوروز باید تعدیل شود و تغییر کند و شخصیت این عارف و منتقد زمانه خود به درستی شناخته شود، گفت: دو چهره بودن این شاعر شیفته طبیعت شعر او است و نباید گاهی او را اهریمنی و گاه اهورایی دانست تا آنجا که امروز در زیستبوم او هیچ کوچهای حتی به نام او نیست.
مولف «ترانههای لری میرنوروز» به جنبههای عاطفی شعر میرنوروز اشاره و اظهار کرد: آنیمای عشق در شعر میرنوروز تبلور دارد که نباید آن را هرزه پویی تلقی کرد.
علیرضایی افزود: سه نوع زن در شعر میرنوروز برجسته است، زن اهورایی، زن اهریمنی و زن آرمانی و آنیمایی که جای بررسی روانشناختی دارد.
میرنوروز شاعری سرآمد به لحاظ سبکی و زبانی است
فرزین رسایی، مترجم و زبانشناس نیز در دومین نشست ایوار گفت: بررسی احوالات میرنوروز در پژوهشهای امروز مغفول مانده است و توقع میرفت ادیب و محقق ارجمندی مانند عبدالحسین زرینکوب، در کارنامه آثار خود به معرفی شعر میرنوروز میپرداخت.
وی آشناییزدایی را هنر محتوم شاعران خواند و بیان کرد: در شعر میرنوروز هنجارگریزی و هنجارآفرینیهای بسیار به چشم میخورد.
او ادامه داد: موسیقی شعر میرنوروز چه به لحاظ آوایی و موسیقی بیرونی و چه به لحاظ ساختار عمودی و موسیقی درونی سرشار از ابتکار و نوآوری شاعرانه است.
این مترجم و پژوهشگر زبان افزود: اشعار بسیاری به میرنوروز نسبت داده میشود که به دلایل سبکی و محتوایی میتوان آنها را شناسایی کرد و از دیوان او سترد.
رسایی با اشاره به ترجمهناپذیری شعر، گفت: در جغرافیای میرنوروز مردم سرشت شاعرانه دارند و اتفاق زبانی در شعرهای میرنوروز و پدیدارشناسی شعر او شایسته بررسی بیشتر است.
دوری میرنوروز از مراکز رسمی شعر عصر صفوی باعث غیبت او از تاریخ پژوهشهای ادبی است
در ادامه این نشست، یادداشت عبدالجبار کاکایی، شاعر خوانده شد. او با اشاره به اینکه بیتوجهی میرنوروز به مرکز توسعه سبکهای ادبی در قرن دوازدهم که اصفهان و شیراز بود، سبب شد تا در تاریخ پژوهشهای ادبی کمتر از او یاد شود، تاکید کرد: میرنوروز بیش از نیایشنامههای فارسی و تحمیدیههایش به واسطه مفردات گویش لری بین اهالی زاگرس طرف توجه بوده است. البته بین تحمیدیهها و نعتهایش تا آثار غنایی از جهت فصاحت و بلاغت فاصله معناداری است که احتمالا به سیر تجارب شاعر برمیگردد.
شاعر آثار «سالهای تاکنون» و «آوازهای واپسین» با اشاره به سطح زیباشناختی آثار میرنوروز، افزود: قصههای عاشقانه برساخته از تک بیتهای میرنوروز، روال عادی تاریخنویسی بومی سرزمین ماست که نیاکان ما در آثار نوابغ و نخبگان به بازکاوی رویاهای خویش میپرداختند.
بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز، مقوم زبان فارسی است
ساسان والیزاده، نسخهشناس و فعال فرهنگی و رسانهای هم که در نشست ایوار بهعنوان کارشناس مجری حضور داشت، بیان کرد: جورچین گنجینه زبان فارسی با بازکاوی آثار شاعرانی مانند میرنوروز کامل میشود و کشف و معرفی این آثار مقوم زبان فارسی است.
شاعر کتاب «هانا و بوطیقای ایوار» درباره جایگاه زن در آثار میرنوروز، گفت: میرنوروز شاعری است که زندگی در آثار او نبض تندی دارد. زنستایی در شعر میرنوروز لطافتی دلنشین به اشعار او داده است، آنچنان که با آشناییزدایی در شعر، استعاره «هِل» را برای معشوق به جای تصویر تکراری «گُل» به کار میبرد که توجه به ارجاعات مفهومی و آرامشبخشی این واژه نشان از معماری لطیف ذهن این شاعر دارد.
وی درباره نشستهای ایوار توضیح داد: این حرکت فرهنگی مستقل هر ماه با نکوداشت یک چهره یا بازکاوی یک مسأله فرهنگی در بازآفرینی و معرفی فرهنگ لرستان در آیینه هویت و فرهنگ ملی تلاش دارد.
ارجاعات پژوهشی ما به آثار سیاحان است
اسعد غضنفری، فعال فرهنگی نیز در مراسم نکوداشت مقام میرنوروز، شاعر عصر صفوی، با تاکید بر اینکه به علت غلبه نداشتن رویکرد پژوهشی و بیتوجهی به پژوهشگران بومی، ارجاعات و رویکرد ما در تحقیقات به آثار سیاحان غربی است، افزود: برای بازیابی هویت واقعی فرهنگ لرستان ضرورت دارد پژوهشگران به بازخوانی و بازیابی اسناد و منابع دست اول این جغرافیا دست یازند.
این فعال فرهنگی با اشاره به مرارتها و نحوه جمعآوری و تصحیح کلیات دیوان میرنوروز توسط زندهیاد استاد اسفندیار غضنفری امرایی در سال ۱۳۴۷ گفت: در آن زمان بهجز در موسیقی، میرنوروز شناختهشده نبود و این میرعارف خداشناس را به نام شاعری لاابالی و هرزهگرد میشناختند.
انتهای پیام